عملیات فروش یک شرکت میگذارد. علاوه بر این، مدیریت فروش از طریق سیستمهای CRM امری حیاتی به نظر میرسد.واحد بازاریابی نیز به همین موارد نیازمند است. دباید به انتظار کشیدن اشاره کرد. برخی از زمانهای انتظار اجتناب ناپذیر هستند اما مردم در مقابل انتظار برای خدمات به شدت حساس هستند. خواه منتظر یک شخص باشند خواه در پشت تلفن یا اینترنت به انتظار بنشینند. همه این موارد برای مشتریان به هیچ وجه قابل تحمل نخواهد بود. امروزه مردم نسبت به انتظارکشیدن به شدت
همی به شمار میرود زیرا تمام فرایند فروش از آن نشأت میگیرد. سعی کنید قیفتان را همیشه پر نگه دارید و زمانیکه احساس کردید در حال خالی شدن است تلاشتان را دو برابر کنید.همچنین به این موضوع توجه داشته باشید که هر چه مشتری احتمالی مراحل را جلوتر میرود، ارزش او بیشتر خواهد شد. درحالیکه هیچگاه از مشتریان احتمالی غافل نمیشوید، مشتریان بالقوه در مراحل بعدی قیف ارزش بیشتری پیدا کرده و اینکه زمان و تلاش بیشتری را بر روی آنها صرف کنید کار ارزشمندی خواهد بود.به زمانی که طول میکشد یک مشتری احتمالی تبدیل به مشتری ثابت شود توجه داشته باشید. هر صنعت چرخه مخصوص به خودش را دارد، اما اگر بتوانید این زمان را سط: بستههای پیاده سازی CRM سیستم CRM هر تماسی که با یک مشتری احتمالی برقرار شده است را در خود نگه میدارد. تاریخ اولین تماس و تاریخ اولین بسته شدن فروش دو فیلد مهم در بانک اطلاعاتی هر سیستم CRM ای میباشد و یک گزارش ساده میتواند زمان بین این دو رویداد را محاسبه نماید. تعداد روزها بر اساس هر فروشنده، مکان جغرافیایی و غیره به راحتی قابل پیگیری میباشد زیرا تمام این اطلاعات در سیستم CRM موجود میباشد.کنترل قیف فروشبسیاری از شرکتها، محصولات یا خدمات خود را به انواع مختلفی از مشتریان ثابت و احتمالی ارائه میدهند. این موضوع همیشه جالب توجه بوده است که چگونه صنایع، فروشندگان و مناطق مختلف در اینکه راهم آورده است. این شراکت برای "دزدیدن" مشتریان از طرف یکی از دو شرکت طراحی نشده است بلکه هدف آن گسترش پلتفرمی است که Salesforce میتواند در آن نصب شده و مورد استفاده قرار گیرد. متریکهای کلیدی فروش که از سیستم CRM به دست میآید مدیران فروش عاشق اعداد و ارقام هستند به خصوص میزان سهمیه فروش و درصد سهم اشخاص درفروش و گروه فروشندگان. سطوح کمیسیون، پاداش، مسافرتهای کاری و خاتمه همکاری همگی بر مبنای یک عدد ساده قدرالسهم فروش محاسبه میشوند. با یک مدیریت اندک بر روی سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتریان میتوانیم به سادگی سهمیه فروش را مدیریت کنیم.با این وجود بسیاری از شرکتها هنگام محاسبه عملیات فروشباید صورت پذیرد. اما اگر مشتریان ارتباط خود را ادامه میدهند، پس تلاشهای شرکت اثرگذار بوده است.به خاطر داشته باشید که شاید هر یک از این متریکها به تنهایی ارزشی نداشته باشند. ترکیب این متریکها با اهداف سازمان است که میتواند برای ردگیری متریکهای مشتری ارزش آفرین باشد. نکته مهم و ظریف این است که شما باید ترکیبی از متریکها را انتخاب کنید که اهداف سازمانی را بهبود بخشد. هر چیزی که با معیارهای یادشده همخوانی نداشته باشد تنها باعث هدررفتن زمان و هزینه شده و در نهایت خرجهای غیرضروری را به بار میآورند.اما یک سؤال مهم نیز وجود دارد. با چه ابزاری اطلاعات را جمع آوری کرده و متریکها را کنترل کنیم؟