جاد می کند. انگار که شما در کمین مشتری بالقوه هستید.شما می ت\nوانید از فصل، تعطیلات و یا رویدادهای دیگر برای انتقال حس فوریت به مشتریان بالقوه استفاده کنید. اگر این کار را انجام دهید شما نیاز دارید که بین پیام خود و مشتریان ارتباط برقرار کنید. فروش فوق العاده فصلی یک مثال خوب است. انگیزه ایجاد کنیدکوپن ها، محصول فوق العاده و سایر برنامه های انگیزشی نه تنها باع\nث افزایش پاسخ کمپین (Campaign Responاز سیستم CRM به دست میآید مدیران فروش عاشق اعداد و ارقام هستند به خصوص میزان سهمیه فروش و درصد سهم اشخاص درفروش و گروه فروشندگان. سطوح کمیسیون، پاداش، مسافرتهای \nکاری و خاتمه همکاری همگی بر مبنای یک عدد ساده قدرالسهم فروش محاسبه میشوند. با یک مدیریت اندک بر روی سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتریان میتوانیم به سادگی سهمیه فروش را مدیریت کنیم.با این وجود بسیاری از شرکتها هنگام محاسبه عملیات فروش
نیم پیام خود را به گروهی ا\nز مشتریان هدف به درستی ارسال کنیم یکی از اصول و بنیانهای بازاریابی به حساب میآید. پست الکترونیک ارسال این پیام را برای ما به مراتب آسان تر کرده است (و البته مردم نیز میتوانند به راحتی آنها را نادیده بگیرند.)واحد بازاریابی نیازمند عملیات درونی به خصوصی در سیستم CRM خود میباشد که بتواند مشتریان ر\nا دسته بندی کرده و سپس پیامهای هدفداری را به آنها ارسال کند.استفاده از خدمات شرکتهای ارسال کننده پستهای الکترونیکی انبوه بسیار راحتتر است از اینکه بخواهیم این کار را از طریق دامنههای اینترنتی شرکت انجام دهیم. ارسال مستقیم پست الکترونیکی به چنین شرکتهایی روش بسیار کارآمدی به حساب میآید.پیگیری\nپاسخ پستهای الکترونیکی همانطور که ارسال پست الکترونیکی برای پیاده سازی یک سیستم بازاریابی موفق دارای اهمیت است، اینکه بدانیم چه کسی به این پستهای الکترونیکی پاسخ داده و یا حتی به آن توجه نموده است نیز دارای اهمیتی فوق العاده میباشد. پیگیری پاسخ و دریافت امری حیاتی به نظر میرسد. با داشتن این اطل\nاعات در سوابق هر یک از مشتریان CRM، پیگیری این موارد راحتتر خواهد شد. مطلب مرتبط: اگر این چالشها را در کار خود دارید، CRM بهترین راه حل است. فرمهای اینترنتی یکپارچه بر روی وب سایت شرکت مقدار حجیمی از صفحات اینترنتی وجود دارد که برای یک هدف ایجاد شدهاند: جمع آوری مات آنی دارند، بدون اینکه به رسانه توجهی داشته باشند. در هر جایی که ممکن است، زمان انتظار را برای مشتریانتان کاهش دهید. خواهید دید که مشتریان شما از این کار شما تقدیر خواهند کرد. یکی از موارد خاص انتظارکشیدن این است که \nمشتری شما پشت سیستم کامپیوتری منتظر ارائه اطلاعات باشد بنابراین در این زمان میتوانید به آنها خدماتی ارائه دهید. این زمان برای هر دو طرف (مشتری و کارمند) زمانی مرده به حساب میآید و تا آنجا که ممکن است باید آنرا به حداقل برسانید. برای اینکار شما میتوانید از سیستم Microsoft CRM استفاده کرده تا بسیا\nری از خدمات شما بهطور خودکار و بهصورت آنی به مشتریان شما ارائه گردد. مطلب مرتبط: اگر این چالشها را در کار خود دارید، CRM بهترین راه حل است.سیستم خود را به گونه ای اصلاح کنید که آن دسته از فرآیندهایی که مربوط به مشتریان است، تا آنجا که ممکن است سریع باشند. فرمها و جریانهای کاری خود را طوری طراحی\nکنید که اطلاعات موردنیاز مشتریان در کمترین زمان و با حداقل تلاش در اختیار آنها قرار گیرد. مشتریان شما حتی اگر متوجه این موضوع نباشند اما از شما متشکر خواهند شد. بوروکراسی دومین عامل پس از انتظار مساله بوروکراسی یا همان کاغذبازی است. هر جایی که ممکن است، فرآیندهایتان را سرراست و سهل الوصول کنید آنچ\nنانکه از دید مشتریانتان محو و نامرئی باشند. زمانی که مشتری شما داخل یک حلقهای تکرارپذیر را ردگیری میکنند با سازمانها کمک میکنند تا بدانند کدامیک از تلاشهایشان موفق بوده و\nکدامیک ارزش صرف وقت و هزینه برای تکرارشان ندارند.متریکهای عمل پذیر آن دسته از متریکها هستند که برای نیل به اهداف سازمان میتوان از آنها استفاده کرد. برای مثال، فعالیت و تعامل مشتری با سازمان متریکی است که هم تکرارپذیر بوده و هم عمل پذیر. سازمانی که فعالیتهای مشتری را ردگیری میکند باید قادر باش\nد تا به سرعت بفهمد به چه دلیل مشتریانشان را از دست میدهند. همچنین این متریکها میتوانند معیار مناسبی باشند تا بفهمیم کدامیک از اقدامات سازمان عملی بوده است. اگر مشتریان در حال قطع ارتباط با سازمان ما هستند، مطمئناً اقدامی متفاوت باید صورت پذیرد. اما اگر مشتریان ارتباط خود را ادامه میدهند، پس تلاش\nهای شرکت اثرگذار بوده است.به خاطر داشته باشید که شاید هر یک از این متریکها به تنهایی ارزشی نداشته باشند. ترکیب این متریکها با اهداف سازمان است که میتواند برای ردگیری متریکهای مشتری ارزش آفرین باشد. نکته مهم و ظریف این است که شما باید ترکیبی از متریکها را انتخاب کنید که اهداف سازمانی را بهبود ب\nخشد. هر چیزی که با معیارهای یادشده همخوانی نداشته باشد تنها باعث هدررفتن زمان و هزینه شده و در نهایت خرجهای غیرضروری را به بار میآورند.اما یک سؤال مهم نیز وجود دارد. با چه ابزاری اطلاعات را جا صرف متریکهای ردگیری میکنند، اما نمیتوانند به هدف موردنظرشان دست یابند. آیا این احتمال وجود دارد که این شرکتها متریکهای صحیح ردگیری را به کار نمیبرند؟ردگیری هر چیزی خوب است. آیا این جمله صحیح است؟ با این روش، شما پاسخ تمام پرسشهایتان را در دست دارید. فقط مساله این است ک\nه موضوع آنقدر ساده و صادقانه نیست. برخی از پاسخها وجود دارند که شما نیازی به آنها ندارید. بعضی از متریکها بر روی کاغذ بسیار جذاب و جالب به نظر میرسند، اما وقتی نوبت به پیاده سازی در عمل میرسد اوضاع متفاوت شده و اعداد دیگر معنای سابقشان را پیدا نمیکنند. به این متریکها، متریک پوچ می گویند و مشک\nلی که در مورد آنها وجود دارد این است که هیچ ارزشی ندارند.موفقترین شرکتها تنها نگاهی گذرا به این متریکها میاندازند. شاید درست باشد که آنها این متریکها را جمع میکنند، اما فراتر از یک علاقه سطحی، برای این اعداد زمانی صرف نمیکنند. بعضی از این متریکها عبارتاند از آمار ترافیک (یا تعداد بازدیدها\nاز یک صفحه وب) یا تعداد دنبال کنندگان یک اپلیکیشن شبکه اجتماعی. متریکهای موفق تکرارپذیر و عمل پذیر هستند. شرکتهای موفق زمانشان را صرف متریکهایی میکنند که دارای دو معیار باشندمتریک هایی که فعالیتهای تکرارپذیر را ردگیری میکنند با سازمانها کمک میکنند تا بدانند کدامیک از تلاشهایشان موفق بوده و\nکدامیک ارزش صرف